هشدار به همکاران، با این مشتریان کار نکنید!
داشتن مشتری برای همه ما ارزشمند و لذتبخش است، اگر تعداد آن زیاد شود هم لذت بیشتری دارد اما خب این افزایش همیشه هم خوب نیست. برای رشد و توسعه در هر قسمتی از کسب و کار اول باید زیرساخت و بستر مناسب را اصولی طراحی و آماده کرد و پس از آن با توجه به مناسبات بازار و شرایط کسب و کار تن به تغییر و رشد داد.
اینجا فقط قصد دارم درباره ویژگی های برخی مشتریانی صحبت کنم که اگر هفته ای یکی از آنها اضافه شود باز هم خطرناک است!
البته با در نظر گرفتن تجربه صاحبان کسب و کار و امکانات و توان تیم راهبری، این افزایش میتواند سکوی پرش و به نوعی اسب خوشبختی سازمان شود ولی کار ساده ای نیست...
بریم سراغ ویژگی ها (یادتان باشد که شهود شما به همراه نشانه ها در تشخیص این ویژگی ها بسیار اثرگذار است و این موضوعات فرمول ثابت و عمومی نیست که در هر شرایطی صدق کند)
۱. فرمانده کیه؟
در سازمانهایی که هم صدایی در تصمیم گیری دیده نمیشود، یا فرد مشخصی برای پیش بردن فرایند نتیجه گیری وجود ندارد همواره خطر در کمین شماست. انتهای سال گذشته به سفارش یکی از مشتریان که واحد جدیدی در سازمانش راه اندازی کرده بود استند جزیره ای و کانتر پروموشن طراحی و تولید کردیم. اما از همان ابتدای کار نه شخص واحدی با وانیشا در تماس بود نه لینک قدیمی ما اطلاعات کاملی درباره پروژه داشت. با اینکه احتمال خطر دادیم اما وارد شدیم و به سرعت و کیفیت تحویل دادیم اما هنوز که هنوزه تسویه نشده است. زیرا هیچکس آن فرد جدید را به عنوان تصمیم گیرنده و مسئول سفارش به رسمیت نمیشناسد!!
۲. مشتری احساسی، غیرمعقول یا جوگیر
مثال مشخص آن یکی از مشتریان قدیمی ما در صنعت بانکداری است که در زمان خوشی یا شروع سفارش دادن طوری مهربان و خوش برخورد بود که عاشق مصاحبت با او بودیم اما بلافاصله پس از ورود به فرایند کار چنان سطحی از استرس و رفتار توهین آمیز از او دیده میشد که حدس میزدیم دچار مشکل خاصی شده است! اما در بلند مدت فهمیدیم که متاسفانه این مدل رفتار بطور واگیردار در تمام واحد تبلیغات آن سازمان ریشه دوانده است. این مدل مشتریان حتی اگر از خودشان هم اشتباهی سر زند کم نمی آورند و همچنان با لحن بدی به شما پرخاش میکنند. پیشنهاد میشود با این دسته سازمان ها بدون قراردادهای سفت و سخت به هیچ وجه کار نکنید و تعهدات خود را زودتر از موعد به بهترین نحو انجام دهید. در اینصورت شما دست بالا را دارید و اتفاقا میتوانید محکم پاسخ دهید و درخواست هایتان را مطرح کنید.
۳. حالا هستیم خدمتتون/ ما که فرار نکردیم/ زمانش معلوم نیست...
تمام این جملات و مشابه آن که درباره تسویه حساب به شما گفته میشود نشانه اینست که باید مراقب باشید. گفته میشود خون جاری در رگهای سازمان “اطلاعات” است. من هم میگویم نقدینگی و پول نقش اکسیژن را ایفا میکند. اگر هیچ روتین و زمان مشخصی برای دریافتی هایتان وجود نداشته باشد و تعداد این مدل مشتریان زیاد شود پس از حدود ۶ ماه از استرس و فشار عصبی و بلاتکلیفی نفستان بند می آید و خواب راحت نخواهید داشت.
۴. غیر حرفه ای های پرادعا
امان از دست افرادی که نه کار خودشان را درست انجام میدهند نه اجازه میدهند شما تخصصتان را با تمرکز انجام دهید. در مقابل این دسته از مشتریان خیلی محکم - و البته محترمانه- بایستید و تاکید کنید که اگر قرار است کار را شما انجام دهید و آنها هیچ گایدلاین و اطلاعات مشخصی درباره نحوه انجام کار ندارند، بریف را بدهند و روی صندلی بنشینند تا در بازه های زمانی طی شده گزارش بدهید و کار را به سرانجام برسانید. برخی نشانه های این افراد اینست که درباره همه چیز نظرات کارشناسانه دارند، به شما روش کار کردن یاد میدهند، احساس به هم ریختگی به شما میدهند، آخر صحبت هایشان نمیفهمید دقیقا چه کاره اند!!
ویژگی های دیگری هم وجود دارد که در مطالب بعدی با مثال هایی شفاف تر بیان میکنم.