در بازاریابی محصول خود بر چه روشی تمرکز میکنید؟ آیا طرفدار بازاریابی الکترونیک هستید و فضای مجازی را برای یافتن اکثر مشتریان-تان انتخاب کردهاید و تنها یک نمایندگی مجاز دارید؟ یا اینکه مردم را به سمت مکان فیزیکی خود فرا میخوانید و وبسایت شما هم تنها وظیفه جذب مشتریان به فروشگاهتان را دارد؟
اگر عبارت "بازاریابی نقطه فروش" را در گوگل سرچ کنید، اکثر نتایج، روشهای سنتی و مبتنی بر مکان فیزیکی را نمایش خواهد داد، در حالی که امروزه، امکان نادیده گرفتن تجارت الکترونیک وجود ندارد و اگر چنین کنید، بخش اعظمی از بازار خود را از دست خواهید داد.
در این میان، یافتن رویکرد بهینه بازاریابی، در بین تجارت الکترونیک وروشهای سنتی POS از اهمیت بسزایی برخوردار است.
در ابتدا نگاهی به صنایعی میاندازیم که بخش عمده بازاریابی آنها بر مبنای روشهای فیزیکی است. صنایع غذایی اولین صنعتی است که در این حوزه به ذهن متبادر میشود: مردم، مواد غذایی خود را از انواع فروشگاههای کوچک و بزرگ خریداری میکنند و در رستورانها شام میخورند، اما جالب است بدانید که تجارت الکترونیک در صنایع غذایی بسرعت در حال پیشرفت است. یک چهارم از مردم آمریکایی مواد غذایی خود را بصورت آنلاین خریداری میکنند، استارتآپ Blue Apron (استارتآپ مشابه اسنپ فود در آمریکا) ارزشی معادل 500 میلیون دلار را دارد. جهت تبلیغات یک استارتآپ، POS کاملا به شکل آنلاین خواهد بود و تعریفهای سنتی POS را پشت سر خواهد گذاشت.
یک چهارم از مردم آمریکایی مواد غذایی خود را بصورت آنلاین خریداری میکنند، استارتآپ Blue Apron (استارتآپ مشابه اسنپ فود در آمریکا) ارزشی معادل 500 میلیون دلار را دارد.
بنابراین، کسب و کاری که بازاریابی نقطه فروش خود را با هر دو روش فیزیکی و دیجیتال پیش ببرد، بالاترین بازگشت سرمایه را خواهد داشت.
بازاریابی نقطه فروش به شکل فیزیکی
"بازاریابان باید سعی کنند، از تله انتخاب روشهای سنتی بازاریابی که در گذشته استفاده میشده است، نجات یابند." ژوزف جلمن
وی همچنین پیشنهاد میدهد که بازاریابی نقطه فروش برای هر یک از مکانهای خاص ارائه محصول، شخصیسازی شده و با هویت برند هم تراز شود.
بازاریابی نقطه فروش تمامی جنبههای تجربه خریدار در فروشگاه شامل طراحی، ظاهر، تبلیغات و فروشندگان را در نظر میگیرد. بازاریابی حرفهای سبب میشود مشتری همانقدر که به دنبال نیازهای از پیش تعیین شده خود است، خریدهای برنامهریزی نشده نیز انجام دهد و نیز به سبب تجربه دلچسب خرید باز هم به آن فروشگاه بازگردد.
آگاهی از رفتار خریدار جهت بهینهسازی روش بازاریابی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در همین راستا، دانشگاه آلاباما استفاده از روش دادههای بزرگ را برای کسب و کارهای کوچک پیشنهاد داده است. در تحقیقی که در مدرسه کسب و کار این دانشگاه انجام شده، تصریح شده است که دادههای پیرامون ترجیحات مشتری میتواند به شما در ارتقاء سطح فروش و وفاداری کمک کند.
سوپرمارکتها از اطلاعات مربوط به خرید مشتریان جهت طراحی نحوه استقرار مکان فروشگاه استفاده میکنند. آنها جمعیت را بر اساس مکان حضور آنها تقسیم بندی میکنند، اطلاعات مربوط به ترجیحات مشتری را بر اساس مکان حضور او تحلیل مینمایند و در نهایت از نتایج آنالیز جهت سازماندهی وضعیت فروشگاهها بهره میبرند. اما تحلیلهایی از این دسته، محدود به دادههای بزرگ نمیشود. برنامههایی مانند کانوپی لبز میتواند به پیشبینی رفتار مشتری و روندهای فروش کمک کند.
بازاریابی نقطه فروش تمامی جنبههای تجربه خریدار در فروشگاه شامل طراحی، ظاهر، تبلیغات و فروشندگان را در نظر میگیرد. آگاهی از رفتار خریدار جهت بهینهسازی روش بازاریابی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برای انجام این تحلیلها، نیاز به یک نرمافزار پیشرفته نیست. یک سیستم POS برای کسب و کارهای کوچک، تجزیه و تحلیلهای مربوط به فروش را ارائه میدهد تا به شما در شناخت بخشهایی از سیستم که به درستی کار میکند و یا عملکرد نامناسبی دارد، کمک کند. در نهایت نیز میتوان، بازاریابی ایمیلی بر مبنای تهیه فیدبک را برای مشتریانی که به صورت داوطلبانه ایمیل خود را درج کردهاند، اجرا کرد. همچنین میتوان پیشنهاداتی را به مشتری ارائه کرد که با این واسطه به سیستم برگردد.
بازاریابی داخل فروشگاه، به راحتی فوایدی را همچون تولید داده و امکان تجزیه و تحلیل فروش دارد؛ این امر در بازاریابی الکترونیک به مراتب مشکلتر است.
2 دیدگاه
لطفا در رابطه با انواع استند مطالب کاربردی بنویسید مانند چگونگی طراحی استند ، مراحل ساخت استند ، فرآیند تولید استند و …
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.